چگونه بفهمیم نمازمان مقبول است یا نه؟
اقامه نماز غیر از خواندن نماز است
تفسیر آیه”الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ ”
متّقی کسی است که گذشته از ایمان به غیب، نماز را اقامه کند. اقامه نماز غیر از خواندن نماز است، گرچه در قرآن کریم صلاة را به عنوان اینکه یکی از ارکانِ دین و افعال واجب است به مۆمنین نسبت میدهد، می فرماید: اینها مصلّیناند: (عَلَی صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ) و امثال ذلک؛ امّا قسمت مهمّ، مسئله اقامه نماز است.
«اقامه» که ریشه اصلی اش از قِوام و قیام است، معانی مختلفی دارد اما در اینجا به معنی قیام در برابر اعوجاج و انحراف و امثال ذلک است که از قیام به این معنا، «مستقیم» و «استقامت» و امثال ذلک ساخته میشود. قیام در برابر اعوجاج، قیام در برابر انحراف، قیام در برابر ضعف و مانند آن، این قیام به معنای ایستادن نیست، [بلکه] به معنای ایستادگی است؛ همان طوری که در تعبیرات فارسی گاهی میگوییم «ایستاد» [و] گاهی میگوییم «ایستادگی نشان داد»
اقامه نماز عامل بازدارنده از فحشا و منکر
آن اقامه نمازی که در بسیاری از موارد ذکر شده این است که هم خود یک انسان ایستاده باشید (ایستادگی داشته باشید) و هم نمازی بخوانید که این نماز بتواند در برابر فحشا و منکر ایستادگی داشته باشد. مگر نه آن است که (إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ) مگر نه آن است که بسیاری از گناهان را (بر اساس قرآن کریم) نماز منع میکند؟ این کدام نماز است که (تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ) است؟ نماز جلوی گناه و بدی را میگیرد؛ نمازگزار یقیناً معصیت نمیکند، این کدام نماز است؟ نمازِ ایستاده است یا نماز منحرف و مُعوَج و نماز ضعیف و فرسوده؟
اگر نماز ایستاده باشد جلوی فحشا را میگیرد و به ما هم دستور دادند که نماز را ایستادگی ببخشید (نماز را ایستاده کنید)؛ این نمازِ خوابیده را بلندش کنید که بایستد، چون اگر بخواهد مبارزه کند باید بایستد. این ایستادگی برای آن است که انسان حالات مختلفی دارد.
قرآن کریم گناه را «رین» میداند، غبار و چرک میداند؛ میفرماید: هر گناهی که یک انسان تبهکار میکند چرکی است بر قلب او: (کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ) . چیزی که این «رین» را شستوشو میکند نماز است؛ نماز این گرد و غبار را شستوشو میکند
نیرومندترین حال برای انسان در بین این حالات یاد شده، حالت قیام است (انسان در حالت ایستاده از همه حالاتش نیرومندتر است) آن ایستادگی را که حاوی معنای قدرت و توان است از این «قیام» گرفتند؛ وگرنه منظور، ایستادنِ در برابر نشستن نیست، منظور ایستادگی است.
از این حالت آن «قدرت و نیرو» اخذ شده است [و] گفتند: «نماز را ایستاده کنید» که نماز بایستد، چون ما نمیخواهیم شما فقط یک ذکری داشته باشید به نام یک عبادت صوری و دیگر هیچ. [بلکه] میخواهیم کاری بکنید که با این کار جلوی فحشا گرفته بشود. اگر نماز ایستاده نباشد، قدرت نهی از فحشا را ندارد، اگر (إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ) ، نماز خوابیده آن قدرت را ندارد، نماز بهپهلوآرمیده آن حالت را ندارد، نماز ایستاده است که میتواند جلوی فحشا را بگیرد، لذا گفتهاند: «شما نماز را اقامه کنید؛ این نماز را بلند کنید»؛ نه یعنی بایستد [بلکه یعنی] به آن ایستادگی بدهید.
نشانه قبول شدن نماز
اگر خواستید ببینید نمازی که خواندید قبول است یا نه، ببینید به فحشا و منکر مبتلا شدید یا نه؛ اگر کسی بعد از صلات مبتلا به فحشا و منکر نشد، خدا را شکر کند که نمازش مقبول شد و اگر مبتلا به فحشا و منکر شد، این [شخص] بداند نمازش گرچه از نظر فقهی صحیح است ولی مقبول نیست، زیرا نماز، معرّفش آن است که ناهی از فحشا و منکر باشد.
آن اقامه نمازی که در بسیاری از موارد ذکر شده این است که هم خود یک انسان ایستاده باشید (ایستادگی داشته باشید) و هم نمازی بخوانید که این نماز بتواند در برابر فحشا و منکر ایستادگی داشته باشد
این محاسبه است؛ اینکه گفتهاند خودتان را محاسبه کنید: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا» یکی از مواردش همین است که آیا نمازی خواندیم که ناهی از فحشا و منکر باشد یا نه؟ نمازمان قبول شد یا نشد؟
اینها جزء اسرار غیب نیست که انسان تا نمُرده نفهمد، غیب خیلی فوق اینهاست که انسان بعد از موت میفهمد؛ امّا اینکه آیا نماز او قبول شد یا نه، روزه او قبول شد یا نه، حج او قبول شد یا نه، این آثاری که بر آن مترتّب کردند، اگر مترتّب شد معلوم میشود تا یک حدّی قبول شد؛ وگرنه، نه. اگر انسان نماز خواند، بعد آلوده شد، خب مطمئن است که نمازش قبول نشد، چون نماز، آن است که جلوی فحشا را بگیرد.
نماز، عامل بخشایش گناهان/ تمثیل نماز به چشمه
قرآن کریم گناه را «رین» میداند، غبار و چرک میداند؛ میفرماید: هر گناهی که یک انسان تبهکار میکند چرکی است بر قلب او: (کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ). چیزی که این «رین» را شستوشو میکند نماز است؛ نماز این گرد و غبار را شستوشو میکند.
«و تطلقها اطلاق الرّبق و شبّهها رسولالله (صلی الله علیه وآله) بالحمّة»؛ «حمّه» یعنی چشمه، «تکون علی باب الرّجل»؛ نماز مثل چشمهای است در خانه انسان، «فهو یغتسل منها فی الیوم و اللّیله خمس مرّات»؛ انسان نمازگزار، مثل آن است که شبانهروز پنج بار در این چشمه اختصاصی منزلش غَسل و غُسل داشته باشد، «فما عسی أن یبقی علیه من الدرن» ؛ «دَرَن» همان «رین» است؛ «درن» یعنی چرک، یعنی غبار. پس اگر قرآن، گناه را چرک و «رین» میداند که میفرماید: (کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ) ، چیزی که این چرک و غبار را شستوشو میکند نماز است. نماز چشمه است [و] دیگر، انسانِ نمازگزار آلوده نخواهد بود.