وظیفه و مسئولیت های شیعه علی(علیه السلام)
و اما مسئوليت شيعه يا مسئوليت ما :
مسئوليت ما كه شيعه علي هستيم و به آن افتخار مي كنيم،
مسئوليت ما كه شيعه علي هستيم و دنيا ما را به جهت اميرالمؤمنين شناخته این است كه :
(و معروفين بتصديقنا إياكم)
مسئوليت ما كه شيعه علي هستيم و خداي را بر تمسك به ولايت اميرالمؤمنين حمد مي كنيم:
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه أميرالمؤمنين
آيا همين افتخار و اعتقاد و تمسك ما را بس است و ديگر مسئوليتي بر دوش ما نيست؟
پس علي وار بودن، علي وار زيستن و علي وار مردن چه مي شود؟
آيا همين كه بگوييم علي به عثمان بن حنيف كه از خواص اصحاب اوست فرموده شما نمي توانيد مثل من عمل كنيد و اينكه امام سجاد زين العابدين در مقابل زهد و عبادت اميرالمؤمنين احساس عجز مي كنند، اينكه امام باقر (ع) مي فرمايد: از ما معصومين هم هيچ كس توان انجام دادن اعمال علي (ع) را ندارد، آيا براي توجيه بي مسئوليتي ما كافي است؟
پس فرمايش علي (ع) چه مي شود، كه مي فرمايد :
إن لكل مأموم إماماً يقتدي به
هر پيروي را امامي است كه به او اقتدا مي كند و از او پيروي مي نمايد.
علي (ع) خود پاسخ ما را داده است و پس از ذكر سيره خود و ذكر اينكه شما توانايي چنين عمل كردني را نداريد، مي فرمايد :
و لكن أعينوني بورعِ و إجتهادِ و عقهِ و سدادِ
اما با پرهيزكاري و تلاش فراوان و پاكدامني و راستي مرا ياري دهيد.
پس سخن در اين نيست كه ما يا جامعه ما بتواند خود را همگون و همسان با علي بن ابيطالب كند. سخن در پيدا كردن سمت و جهت حركت است،يعني :
مسئوليت ما و جامعه شيعي و علوي ما قرار گرفتن در سمت وسويي است كه به علي (ع) منتهي مي شود.
مسئوليت ما قرار گرفتن در جبهه اي است كه علي (ع) علمدار اوست. پس اگر جامعه ما جامعه اي شيعي و حكومت ما حكومتي علوي است،با توجه به بارزترين شاخصه هاي اميرالمؤمنين در دوران حكومتش، مسئوليت فعلي ما چيست؟
1- تلاش جهت برقراري عدالت اجتماعي و تبديل آن به فرهنگ ملي
عدالت اجتماعي يعني يكسان بودن نظر و نگاه حكومت نسبت به آحاد مردم در مقابل قانون، امتيازات و برخوردها از يكسو و يكسان بودن حركت و نگاه و اشاره مسئولين از بالاترين رده ها تا پايين ترين رده ها در پرداختن به مشكلات مردم از سوي ديگر. يعني اينكه همه مردم جامع احساس كنند كه به طور يكسان از بركات نظام اسلامي بهره مند مي گردند و براي رسيدن به چنين مرتبه اي بايد هيچ يك از اصول و ارزشها تحت الشعاع ملاحظه كاري و شخصيت افراد صاحب نفوذ قرار نگيرد. و البته همين عدالت اميرالمؤمنين بود كه موجب شد كساني كه صاحب نفوذ بودند نتوانند او را تحمل كنند و در پايان هم (قتل في محراب عبادته لشده عدله). گر چه توده هاي مردم از عدالت اميرالمؤمنين مسرور بودند اما متاسفانه به علت ضعيف بودن قدرت تحليل مردم، افراد صاحب نفوذ برافكار مردم اثرمي گذاشتند و آنها را به انحراف و مخالفت مي كشيدند.
پس مسئوليت ما اجراي عدالت در هر مقام و منصب به مقدار توان و طاقت است.
بايد عدالتي را كه مي شود اجرا كرد ، به اجرا در آورد و براي رسيدن به آن ، مردم بايد معناي عالت را بفهماندن تا عدالت به صورت يك فرهنگ در آمده و قابل تحمل شود و مردم براي رسيدن به آن تلاش كنند.
2- علاج بيماريهاي اساسي جامعه اسلامي از طريق زهد علوي
اگر چه اكثريت مردم زمان اميرالمؤمنين كساني بودند كه از لذتهاي دنيا محروم بودند، اما اميرالمؤمنين همچنان بر زهد تأكيد مي كرد و خطابش در اين تأكيد با متمكنين و ثروتمندان جامعه بود. امروز هم اكثريت مردم ما از يك سري امكانات اوليه زندگي محرومند، اما برخورداران از امتيازات دنيا، همچنان هم مورد خطاب كلام مولا علي (ع) مي باشند و كساني كه مسئوليت دولتي دارند،بار مسئوليتشان سنگين تر است.
اجراي اين دو سيره، مسئوليتي است كه در پيش روي همه ماست.
اميرالمؤمنين اين دو مشعل را روشن كرده است تا همه تاريخ را روشن كند و اگر كساني سرپيچي كنند خودشان ضرر خواهند ديد.
چرا كه :
نام علي ، ياد علي و درس علي در تاريخ فراموش نخواهد شد.